............... بيا تا بگويم
از خورشيد درخشان ،
خورشيد مردم قهرمان و از كار افتاده كه
خاك با شهوت پايان ناپذيری به درونش ريخته است ،
اكنون گرم گرم ،
اكنون خاموش ناپذير ،
اكنون پر از ميوه های رسيده ،
باغچه های بهاری خود را بر دنيا می گستراند ،
و لبان معشوقه های زيبا روی ، ما را به عشق و مبارزه فرا می خواند ،
نه بخاطر رسيدن كارد به استخوان ،
نه بخاطر شليك تيری از كمان ،
بلكه به خاطر پايان سلطنت بزرگان ،
پايان ظلم ،
به آرزوی روزهای روشن ،
به اميد جهانی نو ،
و صورتهايی كه حيثيت جسورانه ای دارند ،
و جهانی كه همه را با ايمانشان به مبازه ميطلبد ،
جهانی كه در برابر امپرياليسم ايستاده است ،
و جوانان مبارزی كه با خنده به سوی مرگ ميشتابند .
خروشان باد پرچم عظمشان ،
خروشان باد ، خروشان باد .
روشن باد دل خسته مادرم كه با كينه ،
به مبازه برخاسته است ،
دهان پر دردی كه دندانهايش فرو ريخته است ،
وچشمانی كه آماده گريستن است ،
و صبر بينهايتش كه كوه ها را ذوب ميكند ،
و رحمتش ،
يعنی انسانيت به تمام معنا .
شسته شود ، پاك گردد در ميان نهرهای زلال
و پايان پذيرد معاش سخت و طاقت فرسا ،
پايان پذيرد نان گرم و پياز .
عهد كرديم ،
وفا كرديم ،
سر داديم .
دوستان ، آنكه مرده ، مرده است ،
و ای دشمنان ،
آنكه زنده است ادامه خواهد داد .
11661 بازدید
5 بازدید امروز
2 بازدید دیروز
37 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian